وظیفه انسان نسبت به خدا

صفحه نخست

ايميل ما

آرشیو مطالب

لينك آر اس اس

عناوین مطالب وبلاگ

پروفایل مدیر وبلاگ

طراح قالب

:: صفحه نخست
::
ايميل ما
::
آرشیو مطالب
::
پروفایل مدیر وبلاگ
::
لينك آر اس اس
::
عناوین مطالب وبلاگ
::
طراح قالب

::ادیوس
::ترفندهای ادیوس
::کلیب
::اموزش ادیوس
::ترفند افزایش کیفیت رایت DVD در ادیوس
::افترافکت
::روانشناسی
::اراده
::مویابل
::اندروید
::اندروید فارسی
::مذهبی
::داستان های مذهبی
::کتاب
::زبان
::کامپیوتر
::گیلان
::پیامک
::جوک
::دفاع مقدس
::علمی
::تاریخ ایران


تمام لينکها تماس با ما


نويسندگان :
:: بهزاد قلیزاده

آمار بازديد :

:: تعداد بازديدها:
:: کاربر: Admin

خبرنامه وب سایت:











پيام مديريت وبلاگ : با سلام خدمت شما بازديدكننده گرامي ، به وبلاگ من خوش آمديد .لطفا براي هرچه بهتر شدن مطالب اين وبلاگ ، ما را از نظرات و پيشنهادات خود آگاه سازيد و به ما در بهتر شدن كيفيت مطالب وبلاگ کمک کنید .


وظیفه انسان نسبت به خدا

خداپرستی           
 پس از خداشناسی دومین وظیفه ما خداپرستی است زیرا در ضمن شناسائی حق این حقیقت روشن می‏ضشود که سعادت و نیکبختی که یگانه هدف ما است در عمل کردن و اجراء برنامه‏ای
است که خدای مهربان برای زندگی ما معین فرموده و بوسیله فرستادگان خود ابلاغ داشته است پس اطاعت فرمان خداوندی و بندگی او یگانه وظیفه ایست که هر وظیفه دیگری در برابر آن
ناچیز و کوچک است.
خدای متعال می‏فرماید: و قضی ربک الا تعبدوا الا ایاه سوره بنی اسرائیل آیه 23. خلاصه ترجمه: دستور خداوند اینست که غیر از او کسی را نپرستید و از دیگری اطاعت نکنند.
و نیز می‏فرماید: الم أعهد الیکم یا بنی آدم ان لا تعبدوا الشیطان انه لکم عدو مبین و ان اعبدونی هذا صراط مستقیم سوره یس آیه 60. خلاصه ترجمه: ای گروه آدمیان آیا بشما فرمان
ندادم که از دشمن آشکار خود شیطان اطاعت نکنید و تنها مرا اطاعت و بندگی کنید؟ اینست راه راست.
بنابراین وظیفه ما است که مقام بندگی و نیازمندی خود را بشناسیم و عظمت و کبریای نامحدود خداوند را در نظر داشته باشیم و او را از هر جهت بخویشتن محیط دانسته از فرمانهای او
اطاعت کنیم؛ بر ما است که جز خدای متعال را نپرستیم و غیر از پیغمبر گرامی و ائمه هدی که خداوند عالم ما را بفرمانبرداری آنان دستور داده از دیگری اطاعت نکنیم.
خدای متعال می‏فرماید: أطیعوا الله و أطیعوا الرسول و اولی الامر منکم سوره نساء آیه 59. خلاصه ترجمه: از خدا و پیغمبر و فرمانروایان دین (ائمه) اطاعت کنید.
البته در اثر اطاعت خدا و اولیای دین عملا باید بهر چیزیکه منسوب بخدا است احترام کامل را رعایت نمود؛ نام مبارک خدا و نامهای اولیای دین را با ادب یاد کرد؛ در احترام کتاب خدا (قرآن
کریم) و کعبه مشرفه مساجد و اعتاب مقدسه اولیاء دین باید کوشید چنانکه خدای متعال می‏فرماید: و من یعظم شعائر الله فانها من تقوی القلوب سوره حج آیه 32. خلاصه ترجمه:
کسیکه در تعظیم و احترام نشانه‏های خدای متعال می‏کوشد، پرهیزکاری باطنی خود را اظهار می‏دارد.
وظیفه انسان نسبت به خود 
خودشناسی           
انسان در زندگی خود هر روشی را که دنبال کند و هر راهی را که بپیماید در حقیقت جز سعادت وکامیابی خود چیزی نمی‏خواهد و چون شناختن سعادت چیزی فرع شناختن خود آنچیز است؛
یعنی تا خود را نشناسیم نیازمندی‏های واقعی خود را که سعادت ما در رفع آنها است نخواهیم شناخت: بنابراین لازمترین وظیفه انسان اینست که خود را بشناسد تا بدین وسیله سعادت و
خوشبختی خود را درک نموده و با وسائلی که در دست دارد و در رفع نیازمندی‏های خود بکوشد و عمر گرانمایه را که تنها سرمایه او است برایگان از دست ندهد.
پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) می‏فرماید: هر که خود را بشناسد خدا را شناخته است.
و امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) می‏فرماید: کسیکه خود را بشناسد ببالاترین مرحله معرفت رسیده است.
بعد از آنکه انسان خود را شناخت متوجه می‏شود که بزرگترین وظیفه‏اش اینست که گوهر انسانیت خود را گرامی دارد.
چنین گوهر تابناکی را پایمال هوی و هوس ننماید و در بهداشت ظاهری و باطنی خود بکوشد تا بیک زندگی شیرین و لذت بخش جاودانی نائل شود.
امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) می‏فرماید: کسیکه خود را گرامی دارد شهوتهای نفسانی پیش وی پست و ناچیز خواهد شد.
وجود انسان از دو چیز تشکیل یافته است: روان و تن. وظیفه انسان است که در حفظ صحت و استقامت هر دور کن خود بکوشد، و بطوریکه در آئین مقدس اسلام نسبت بهر دو بخش
دستورهای دقیق و کافی داده شده است در بهداشت روان و تن خود سعی نماید.
پرهیز از مضرات(بهداشت جسم)           
پرهیز از مضرات - آئین مقدس اسلام در ضمن یک سلسله مقررات، بهداشت جسمی را بطور کافی تأمین نموده است مانند نهی از خوردن خون و مردار و گوشت بعضی از حیوانات و
غذاهای سمی و نهی از نوشیدن مسکرات و آبهای ناپاک؛ پرخوری؛ ضرر زدن ببدن و دستورهای دیگری که این فصل گنجایش تفصیل آنها را ندارد.
حفظ نظافت:
پاکیزگی یکی از مهمترین اصول بهداشت است بهمین سبب در آئین مقدس اسلام اهمیت زیادی باین اصول داده شده است. اهمیتی که در اسلام بپاکیزگی داده شده در هیچ آئین دیگری یافت
نمی‏شود پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) فرموده است النظافه من الایمان.
اسلام گذشته از اینکه بطور عموم بنظافت و پاکیزگی امر می‏کند بطور خصوص نیز بهر یکی از نظافتها توصیه می‏نماید مانند چیدن ناخنهای دشت و پا، ستردن موهای زائد سر و بدن، شستن
دستها پیش از غذا و پس از آن، شانه زدن مو مضمضه و استنشاق، روزی چند بار مسواک کردن؛ جاروب کرده خانه، پاکیزه نگاه داشتن راهها و در خانه‏ها و زیر درختها و مانند اینها.
اسلام گذشته از این دستورها عبادتهائی تشریع کرده که توأم با پاکیزگی و نظافت دائمی است مانند پاک کردن بدن و لباس از نجاستها و روزی چند مرتبه وضو برای نماز و غسلهای گوناگون
برای نماز و روزه.
مضمضه و مسواک (بهداشت جسم)           
دهان انسان که مجرای غذا می‏باشد بواسطه تناول غذا آلوده می‏شود و ریزه‏های غذا در بن دندان‏ها و سطح زبان و سایر جاهای دهان باقی می‏ماند و در نتیجه داخل دهان؛ آلوده و بدبو می‏گردد
و گاهی بوسیله تخمیرات و فعل و انفعالاتی شیمیائی که در میان خرده‏های غذا انجام می‏گیرد مواد سمی بوجود می‏آید و با غذا آمیخته شده وارد معده می‏شود. علاوه بر این تنفس چنین
شخصی در میان یک جمع موجب فساد هوای آن مجمع شده دیگران را می‏آزارد.
از اینرو شرع مقدس اسلام به مسلمانان دستور داده است که هر روز (مخصوصاً پیش از هر وضو) دندانهای خود را مسواک کنند و با آب تمیز مضمضه کرده دهان خود را از آلودگی
پاک نمایند.
استنشاق:
تنفس از ضروریات زندگی انسان است و غالباً هوائی که در منطقه‏های مسکونی انسان می‏باشد از گرد و غبار و کثافات خالی نیست و البته تنفس با چنین هوائی برای دستگاه تنفس ضرر
دارد، برای پیشگیری از این ضرر خدای مهربان در درون بینی انسان موهائی رویانیده که نمی‏گذارد گرد و غبار به ششها برسد با این حال گاهی بواسطه آنکه گرد و غبار در بینی جمع می‏
شود و موهای بینی از انجام کامل وظیفه خود باز می‏ماند از این جهت در شرع اسلام دستور داده شده که مسلمانان روزی چند مرتبه پیش از وضو استنشاق کنند و بواسطه کشیدن آب پاک به
بینی خود بهداشت مربوط به تنفس خود را حفظ نمایند.
تهذیب اخلاق(بهداشت روح)           
انسان با وجدان خدادادی خود؛ ارزش اخلاق پسندیده را درک کرده و به اهمیت آن از نظر انفرادی و از نظر اجتماعی پی می‏برد از این جهت در جامعه بشری کسی پیدا نمی‏شود که اخلاق
نیکو را نستاید و صاحب اخلاق ستوده را محترم نشمارد.
اهمیتی که انسان به اخلاق پسندیده می‏دهد محتاج به بیان نیست و دستورهای وسیع و دامنه داری که اسلام در اخلاق دارد برای همه کس روشن است خدای متعال می‏فرماید: و نفس و ما
سویها فالهمها فجورها و تقویها قد افلح من زکیها و قد خاب من دسیها سوره شمس آیه 7 - 10.
خلاصه ترجمه: قسم به نفس و به خدائی که آن را آفریده و پس از آن بدیها و خوبی‏ها را به او فهمانیده؛ رستگار است کسی که خود را از زشتی‏ها پاکیزه کند، و کسی که در تربیت خویش
کوتاهی کند از رستگاری باز مانده است.
تحصیل علم(بهداشت روح)           
یکی از صفات پسندیده روحی داشتن علم است و فضیلت و برتری دانا بر نادان از آفتاب روشن‏تر است.
آنچه انسانرا از سایر حیوانات امتیاز می‏دهد همانا نیروی عقل و زیور علم است حیوانات دیگر هر کدام طبق ساختمان ویژه خود دارای غریزه‏های ثابتی هستند که بطور یکنواخت نیازمندی‏
های زندگی خود را مطابق آنها رفع می‏کنند و هرگز در زندگی آنها امیدی بترقی و تعالی نیست و نمی‏توانند درهای تازه‏ئی بروی خود و دیگران باز کنند. تنها انسان است که بواسطه نیروی
خرد هر روز معلومات تازه‏ئی بر معلومات گذشته خود می‏افزاید و با کشف قوانین طبیعت و ماوراء طبیعت هر زمان ارزش و رونق تازه‏ای به زندگی مادی و معنوی خود می‏دهد به ادوار
گذشته نظر افکنده برای آینده خود و دیگران پایه‏گذاری می‏نماید.
اسلام در تحصیل علم بقدری تأکید فرموده است که پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) می‏فرماید: تحصیل علم بر هر مسلمانی واجب است و نیز می‏فرماید: بدنبال علم بروید
اگرچه در چین باشد و نیز می‏فرماید: از گهواره تا گور در آموختن دانش بکوشید.
اسلام بشناختن اسرار آفرینش و تفکر در آسمانها و زمین و طبیعت انسان و تاریخ ملل و آثار گذشتگان (فلسفه و علوم ریاضی و طبیعی و غیر آنها) بسیار توصیه می‏کند و همچنین یاد
گرفتن مسائل اخلاقی و شرعی (اخلاق و حقوق اسلامی) و اقسام صنایع که بزندگی انسان سر و صورت می‏دهد در اسلام بسیار ترغیب و تأکید شده اهمیت علم از نظر پیغمبر اکرم (
صلی الله علیه و آله و سلم) بقدری است که در جنگ بدر وقتی گروهی از کفار بدست مسلمانان اسیر شدند حضرت دستور دادند تا هر یک از اسیران با پرداختن پولهای هنگفتی آزاد شوند
فقط عده‏ئی از اسیران که سواد داشتند از پرداختن آن مقدار معاف شدند بشرط آنکه هر کدام آنان به ده نفر از جوانان مسلمان خواندن و نوشتن بیاموزند.
وظیفه انسان نسبت به دیگران 
اهمیت محصل از نظر اسلام:           
اهمیت سعی و کوشش در راه رسیدن بهر هدفی باندازه اهمیت همان هدف است و چون هر انسانی با فطرت خدادادی خود اهمیت علم و دانش را در عالم انسانیت از هر چیز بالاتر می‏داند
ارزش محصل بالاترین ارزشها خواهد بود و نظر باینکه اسلام دینی است که بر اساس فطرت استوار است بدون تردید بالاترین ارزشها را به محصل می‏دهد. پیغمبر اکرم (صلی الله
علیه و آله و سلم) می‏فرمود:
کسیکه در راه تحصیل علم باشد محبوب خدا است.
با اینکه جهاد یکی از پایه‏های دین است و اگر پیغمبر یا امام دستور جنگ دهد عموم مسلمانان باید در جنگ شرکت کنند کسانیکه مشغول تحصیل علوم دینی هستند از این حکم معافند، و باید پیوسته
عده کافی از مسلمانان در مراکز علمی بتحصیل علم بپردازند.
خدای متعال می‏فرماید:
و ما کان المؤمنون لینفروا کافه فلولا نفر من کل فرقه منهم طائفه لیتفقهوا فی الدین و لینذروا قومهم اذا رجعوا الیهم لعلهم یحذرون سوره توبه آیه 122
خلاصه ترجمه:
مسلمانان نباید همگی برای جهاد بیرون روند بلکه باید از هر فرقه گروهی بسوی مراکز علمی کوچ کرده حقایق دین را بدست آورند و پس از مراجعت، قوم خود را بتعالیم اسلام آشنا سازند.
اهمیت معلم و آموزگار:
از بیانی که در خصوص دانش و دانش پژوه گذشت ارزش آموزگار نیز از نظر اسلام روشن می‏شود.
امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) می‏فرماید:
هر کس بمن چیزی آموخت مرا بنده خود کرده است.
و باز می‏فرماید: مردم سه دسته می‏باشند:
اول عالم ربانی.
دوم آنکه برای نجات خود و دیگران بتحصیل علم می‏پردازد.
سوم کسانیکه از دانش و خرد عاری هستند ایشان مانند مگسهائی هستند که بسر و صورت چهارپایان می‏نشینند و با هر بادی که می‏وزد این سو و آن سو می‏روند (یا از هر سو بوی کثافتی
بشنوند بآن سو می‏دوند).
وظیفه معلم و شاگرد           
قرآن کریم علم و دانش را حیات و زندگی حقیقی انسان می‏شناسد چه اگر دانش نبود انسان با جماد و مرده هیچ فرقی نداشت.
بنابراین دانش‏آموز باید معلم خود را کانونی از زندگی تصور کند که تدریجاً زندگی واقعی خود را از وی دریافت می‏دارد و از اینجهت باید خود را زنده او بداند و در احترام و تعظیم او
کوتاهی نکند و در پذیرفتن تعلیم و تربیت او اگرچه همراه با خشونت و تندی باشد سرسختی نشان ندهد و در حضور و غیبت و زندگی و پس از مرگ او در بزرگداشت وی کوتاهی نکند.
همچنین معلم باید خود را مسؤل زندگی شاگرد بداند و نا هنگامیکه او را بپایه یک انسان زنده و با افتخار نرسانیده خسته نشود و آرام نگیرد.
اگر گاهی دانش‏آموز از پذیرفتن آموزش و پرورش وی کوتاهی کند دلسرد نشود و اگر در تعلیم و تربیت پیشرفت کند از وی تقدیر نماید و اگر مسامحه کند با تشویق بنشاطش آورد و هرگز
روحیه دانش‏آموز را با گفتار و رفتار خود افسرده نکند.
وظیفه انسان نسبت به پدر و مادر           
 پدر و مادر واسطه آفرینش فرزند و تربیت ابتدائی او می‏باشند بدین سبب در دین مقدس اسلام بالاترین توصیه و تأکید در اطاعت و احترام ایشان وارد شده تا جائیکه خدای متعال در کلام خود
پس از ذکر توحید باحسان والدین توصیه فرموده و می‏فرماید:
و قضی ربک ان لا تعبدوا الا ایاه و بالوالدین احسانا سوره اسری آیه 22.
خلاصه ترجمه: خدای تو فرمان داده است که جز او را نپرستید و بپدر و مادر نیکی کنید.
و در اخباریکه گناهان بزرگ را می‏شمارد پس از شرک، بدرفتاری نسبت به والدین شمرده شده است.
و نیز خدای متعال در ذیل آیه گذشته می‏فرماید:
اما یبلغن عندک الکبر احدهما او کلاهما فلا تقل لهما اف و لا تنهر هما و قل لهما قولا کریما و اخفض لهما جناح الذل من الرحمه سوره اسری آیه 23.
خلاصه ترجمه:
اگر یکی از پدر و مادر یا هر دوشان سالمند شده و بسن پیری رسیدند به آنان کلمه زننده‏ئی مگو و بانک برایشان مزن و با احترام با ایشان سخن گوی و با مهربانی در برابرشان بال فروتنی
بگستر.
چه خوش گفت زالی به فرزند خویش - چو دیدش پلنک افکن و پیل تن
گر از عهد خردیت یاد آمدی - که بیچاره بودی در آغوش من
نکردی در این روز بر من جفا - که تو شیر مردی و من پیر زن
در دین مقدس اسلام اطاعت پدر و مادر جز در موردیکه بترک یکی از واجبات؛ یا فعل یکی از محرمات امر کنند، واجب است. و بتجربه رسیده است که مردیکه پدر و مادر خود را می‏
رنجانند در زندگی خود خوشبخت و کامروا و بالاخره رستگار نمی‏شوند.
احترام بزرگان           
احترام پیران سالمند نیز لازم است چنانکه پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود تجلیل و احترام پیران تجلیل و احترام خدا است.
وظیفه انسان نسبت به خویشاوندان           
خویشاوندان که بوسیله پدر و مادر انسان رابطه نسبی دارند سبب طبیعی انعقاد اجتماع می‏باشند و بواسطه اتحاد خون و اشتراک سلول، انسان را جزئی از یک خانواده قرار می‏دهند. بپاس
این اتحا و ارتباط طبیعی اسلام پیروان خود را بصله رحم امر می‏کند و در قرآن و اخبار پیشوایان دین توصیه‏های اکیدی در این باره شده است؛
خدای متعال می‏فرماید:
و اتقوا الله الذی تساءلون به و الارحام ان الله کان علیکم رقیباً سوره نساء آیه 1
خلاصه ترجمه:
از خدائیکه همدیگر را باو قسم می‏دهید بپرهیزید؛ و خویشاوندان خود را رعایت کنید؛ زیرا خداوند عالم مراقب اعمال شما است.
پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) می‏فرماید:
من امت خود را به صله رحم سفارش می‏کنم و اگر در میان خویشاوندان یکسال راه فاصله باشد باید پیوند خویشی را از هم نگسلند.

وظیفه انسان نسبت بهمسایگان           
چون همسایگان بواسطه نزدیکی محل آسایش ارتباط بیشتری با یکدیگر دارند و طبعاً در حکم یک خانواده بزرگتری می‏باشند خوشرفتاری و بدرفتاری یکی از آنان در همسایه‏های دیگر بیشتر از
سایرین تأثیر خواهد داشت.

چون همسایگان بواسطه نزدیکی محل آسایش ارتباط بیشتری با یکدیگر دارند و طبعاً در حکم یک خانواده بزرگتری می‏باشند خوشرفتاری و بدرفتاری یکی از آنان در همسایه‏های دیگر بیشتر از سایرین تأثیر خواهد داشت.
کسیکه در خانه خود شب را با هیاهو بروز می‏رساند بکسی که در آنطرف شهر است آزار نمی‏رساند ولی از همسایه خود سلب آسایش می‏کند.
توانگری که در کاخ زیبای خود با عیش و نوش روزگار می‏گذراند از پیش چشم بینوایان دور دست بدور است ولی هر لحظه بدل همسایه تنگدست خود که در کلبه گلی خزیده، آتش می‏زند و قطعاً روزی فرا می‏رسد که کیفر کردار خود را بچشد، از اینرو و در شرع مقدس اسلام رعایت حال همسایه بسیار توصیه شده.
پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) می‏فرمود:
جبرئیل در خصوص همسایه آنقدر بمن سفارش کرد که گمان بردم خدای متعال همسایه را یکی از وراث قرار خواهد داد.
و نیز می‏فرمود:
کسیکه خدا و قیامت را قبول دارد و هرگز بهمسایه خود ظلم و ستم نمی‏کند و اگر از وی قرضی بخواهد باو می‏دهد؛ و در غم و شادی شریک او خواهد بود، و همسایه را اگرچه کافر باشد نباید آزرد.
و باز می‏فرماید:
کسیکه همسایه خود را بیازارد بوی بهشت را نخواهد شنید و کسیکه حق همسایه را مراعات نکند از ما نیست و کسی که سیر باشد و بداند که همسایه‏اش گرسنه است و باو چیزی ندهد مسلمان نیست.

وظیفه انسان نسبت به زیردستان و بیچارگان           
شک نیست که تشکیل جامعه برای رفع نیازمندیهای افراد است. و مهمترین وظیفه اعضاء هر جامعه آنست که از درماندگان و ناتوانان دستگیری کنند و نیازمندیهای زندگی کسانی را که خود
توانائی رفع آنرا ندارند بوسیله‏ئی رفع نمایند.
امروز دیگر این مسأله روشن شده است که بی قیدی متمولین نسبت به گرفتاری افراد تنگدست بزرگترین خطری است که می‏تواند جامعه‏ئی را نابود کند و توانگران خود نخستین قربانی این
خطر می‏باشند.
اسلام چهارده قرن پیش با توجه باین خطر دستور داده که توانگران هر سال بخشی از ثروت خود را در میان ناتوانان قسمت کنند؛ و چنانچه با این اندازه رفع نیازمندیشان نشد مستحب است
که برای توسعه زندگی فقیران بمقداریکه می‏تواند در راه خدا انفاق نمایند.
خدای متعال می‏فرماید:
لن تنالوا البر حتی تنفقوا مما تحبون سوره آل عمران آیه 92.
خلاصه ترجمه:
به نیکی رستگاری نخواهید رسید مگر مقداری از آنچه را که مورد علاقه شما است در راه خدا بدهید.
اخباریکه در خصوص خدمت بخلق رسیده بیشمار است پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) می‏فرمود:
خیر الناس أنفعهم للناس بهترین مردم کسی است که بیش از همه برای مردم سودمند باشد.
و نیز می‏فرمود:
در روز رستاخیز کسی در نزد خدای متعال مقامش بالاتر است که بیش از همه در راه خیرخواهی بندگان خدا قدم برداشته باشد.
در بلا یار باش یاران را - تا کند فضل ایزدت یاری
بهمه حال بدروی روزی - تخم نیکی که اینزمان کاری

وظیفه انسان نسبت به جامعه           
چنانچه می‏دانیم افراد انسان بدستیاری هم کار می‏کند و در اثر آن از کار و کوشش همدیگر استفاده کرده و نیازمندیهای زندگی خود را رفع می‏نمایند جامعه‏هائی که از این افراد بوجود می‏آید
بمنزله یک انسان بزرگ است و هر یک از افراد مانند عضوی از اعضای انسان بزرگ می‏باشد.
هر یک از اعضاء بدن انسان کاری را که مخصوص به خود او است انجام می‏دهد و از منفعت کار خود بعلاوه منافع اعضاء دیگر بهرمند می‏شود یعنی در محیط فعالیت خود منافع خود را در
ضمن منافع اعضاء دیگر تأمین می‏کند، و در شعاع زندگی دیگران بزندگی خود ادامه می‏دهد؛ و اگر هر یک از اعضاء خودخواهی بخرج می‏داد و بدرد دیگران نمی‏خورد مثلا جائی که دست یا پا
مشغول کار است چشم با نگاه خود با آنها همکاری نمی‏کرد، یا دهان تنها به جویدن غذا و لذت بردن از آن قناعت کرده برای رفع نیازمندی معده غذا را فرو نمی‏برد، انسان بیدرنگ بدرود زندگی
می‏گفت و در نتیجه؛ همان اعضای خودخواه انفرادی طلب نیز می‏مردند.
وظیفه افراد اجتماع نیز نسبت بجامعه همان وظیفه اعضای یک انسان است یعنی آدمی باید منافع خود را در ضمن منافع جامعه بخواهد و از کار و کوشش خود بهره‏برداری جامعه را در نظر
گیرد تا از زحمت خودش برخوردار شود و بهمه نفع برساند تا خود نیز بتواند نفعی ببرد، از حقوق همه دفاع کند تا حقوق خودش از بین نرود این حقیقتی است که ما با فطرت خدادادی خود
می‏فهمیم و دین مقدس اسلام نیز که بر اساس فظرت و آفرینش استوار است حکم و نظری جز این نخواهد داشت.
پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) می‏فرماید:
مسلمانان برادر همدیگر و در برابر بیگانگان بمنزله یکدست؛ یکدل و یک جهت می‏باشند.
و باز می‏فرماید:
المسلم من سلم المسلمون من یده و لسانه مسلمان کسی است که مسلمانان از دست و زبان او در امان باشند.
و باز می‏فرماید:
من أصبح و لم یهتم بامور المسلمین فلیس بمسلم یعنی کسیکه بامور مسلمانان اهمیت ندهد مسلمان نیست.
از این جهت، در جنگ تبوک که پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) با لشکر اسلام بسر حد روم حرکت کردند بواسطه آنکه سه نفر از مسلمانان در جنگ شرکت ننمودند پس از
مراجعت لشکریان اسلام وقتی آن سه نفر به استقبال رفته و بآن حضرت سلام کردند روی مبارک خود را از ایشان برگردانیده و جواب سلامشان را نداد همچنین مسلمانان روی از ایشان
برتافتند و کسی در شهر مدینه حتی زنهای ایشان با آنان سخن نگفتند بالاخره بیچاره شده بکوههای مدینه پناه بردند و بتوبه و انابه پرداختند تا پس از چند روز خداوند توبه ایشان را پذیرفت و
بداخل شهر برگشتند.
عدالت  
 در قرآن و اخبار پیشوایان دین، عدالت بر دو قسم است:
فردی و اجتماعی؛ و بهر دو معنی مورد عنایت کامل آئین مقدس اسلام می‏باشد.
عدالت فردی           
 آنست که انسان از دروغ و غیبت و گناهان بزرگ دیگر اجتناب نموده و در انجام سایر گناهان پافشاری نکند و کسیکه دارای این صفت است عادل نامیده می‏شود و طبق مقررات اسلامی می‏
تواند متصدی قضاوت و حکومت و پیشوائی تقلید و سایر مشاغل اجتماعی شود ولی کسیکه این شخصیت دینی را نداشته باشد نمی‏تواند از این مزایا بهرمند گردد.
عدالت اجتماعی           
 آنست که انسان بحقوق دیگران افراد و تفریط روا ندارد و همه را در برابر قانون الهی مساوی به‏بیند و در اجراء مقررات دینی از حق تجاوز نکند و تحت تأثیر عواطف و احساسات قرار
نگرفته از راه راست منحرف نشود.
خدای متعال می‏فرماید:
ان الله یأمر بالعدل سوره نحل آیه 90. خدای متعال بعدالت امر می‏کند.
در آیات و روایات بیشماری بعدالت در گفتار و رفتار امر شده و خدای متعال ستمکاران را در چند مورد از کلام خود صریحاً لعنت کرده است.
در علم اخلاق عدالت بمعنی میانه‏روی در ملکات و صفات نفسانی است و کسی دارای این صفت می‏باشد که عدالت فردی و اجتماعی را مراعات نماید.
راستگوئی 
ارتباط افراد انسان با یکدیگر که اساس اجتماعی بشری است بوسیله سخن گفتن برقرار می‏شود بنابراین، سخن راست که حقیقت پوشیده‏ئی را برای انسان کشف می‏کند یکی از ارکان
ضروری اجتماع است و فوائد مهمی که هرگز اجتماع از آنها بی نیاز نیست بواسطه سخن راست تأمین می‏شود.
و فوائد راستگوئی را در چند جمله می‏توان بیان نمود:
1 - راستگو مورد اعتماد همنوعان خویش است و آنان را از بررسی هر سخنی که از وی می‏شنود آسوده می‏کند.
2 - راستگو پیش وجدان خود سربلند و از رنج دروغ آسوده است.
3 - راستگو بعهد و پیمان خود وفا می‏کند و در امانتی که باو سپرده شده خیانت نمی‏نماید زیرا راستی در رفتار از راستی در گفتار جدا نیست.
4 - بوسیله راستگوئی بیشتر اختلافات و مشاجرات از بین می‏رود زیرا اکثر نزاعها در اثر این است که یک طرف یا هر دو طرف نزاع؛ حق و حقیقت را منکر می‏شوند.
5 - بخش بزرگی از عیوب اخلاقی و تخلف از قوانین و مقررات خود بخود از بین می‏رود زیرا غالب مردم برای پوشانیدن همین نوع کردارها و رفتارها است که دروغ می‏گویند.
امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) می‏فرماید:
مسلمان واقعی کسی است که راستگوئی را اگرچه بضرر او تمام شود بر دروغی که از آن بهرمند می‏شود ترجیح دهد و از این ترجیح آسایش درونی یابد.
مضرات دروغ           
 از بیانی که در راستگوئی گذشت مضار دروغگوئی روشن می‏شود. دروغگو دشمن نابکار جامعه بشری می‏باشد و با دروغ خود که جنایت بزرگی است، در خرابی جامعه می‏کوشد زیرا
دروغ مانند ماده مخدری است که نیروی فهم و شعور جامعه را کشته و حقایق را می‏پوشاند یا مانند نوشابه الکلی است که مردم را مست نموده و قوه عاقله را از تمیز خیر و شر باز می‏دارد.
و از اینجاست که اسلام دروغ را یکی از گناهان بزرگ شمرده و برای دروغگو شخصیت دینی قائل نیست.
پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود:
سه طایفه اگرچه نماز بخوانند و روزه بگیرند منافقند، دروغگو؛ کسیکه بوعده خودش وفا نمی‏کند و کسیکه در امانت خیانت نماید.
و نیز امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) می‏فرماید:
انسان وقتی لذت ایمان را می‏چشد که دروغ را اگرچه از روی شوخی باشد ترک نماید.
حسن معاشرت 
 انسان که خواه و ناخواه در اجتماع زندگی می‏کند از معاشرت با مردم گریزی ندارد و بی تردید معاشرت برای اینست که انسان وضع اجتماعی خود را حفظ نماید و روزبروز بر ترقی و
پیشرفت مادی و معنوی خود بیفزاید و مشکلات زندگی را بهتر و آسانتر حل کند.
بنابراین باید با مردم طوری برخورد کرد که موجب محبوبیت گردد و روز بروز بر وزن اجتماعی انسان بیفزاید و بر شماره یاران وی اضافه شود زیرا اگر مردم در برخورد با کسی سنگینی
یا تلخی درک کنند در دلهاشان نفرت و دلتنگی ایجاد خواهد شد و بالاخره روزی فرا خواهد رسید که همه از او گریزان می‏شوند و چنین کسی منفور و مبغوض اجتماع خواهد شد و باید در میان
جمعیت با حال تنهائی و در وطن خود غریبانه زندگی کند و این وضع یکی از تلخترین و ناگوارترین نمونه‏های تیره بختی انسان است.
اینست که دین مقدس اسلام معاشرت نیکو را به پیروان خود توصیه فرموده و درباره آن بهترین آداب و دستورها را بیان کرده است. از آنجمله دستور داده که مسلمانان هنگام ملاقات،
بیکدیگر سلام کنند و فضیلت را از کسی دانسته که ابتدا بسلام نماید.
پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) در سلام بهمه کس سبقت می‏گرفت حتی بزنان و کودکان هم سلام می‏کرد و اگر کسی بآن حضرت سلام می‏کرد جواب سلامش را بهتر از او می‏
داد.
خداوند متعال می‏فرماید:
و اذا حییتم بتحیه فحیوا بأحسن منها أوردوها سوره نساء آیه 85.
خلاصه ترجمه:
وقتی بشما سلام دادند بهتر از آن پاسخ دهید یا عین آنرا رد کنید. و نیز دستور داده که انسان در برخورد با مردم تواضع و فروتنی کند و هر کس را فراخور وضع اجتماعیش احترام
نماید.
خدای متعال می‏فرماید:
و عباد الرحمن الذین یمشون علی الارض هوناً سوره فرقان آیه 63 خلاصه ترجمه: بندگان شایسته خدا کسانی هستند که با مردم تواضع و فروتنی می‏کنند.
نکته‏ای را که باید متذکر شد اینست که معنی تواضع و فروتنی نه آنست که انسان خود را در انظار خوار و سبک کند و بانسانیت خود لطمه زند بلکه مقصود اینست که مزایا و افتخارات خود
را برخ مردم نکشد و مزایای گزاف دیگری بخود نبندد و مردم را سبک و ناچیز نشمارد و همچنین معنی احترام به مردم این نیست که مردم را بحدی احترام کند که بتملق و چاپلوسی بکشد بلکه
باید هر کسی را باندازه مزایای دینی و اجتماعیش ارزش دهد ببزرگان باندازه بزرگیشان احترام نماید و دیگران را نیز برعایت انسانیت آنان اکرام کند.
و باز معنی احترام و بزرگداشت مردم نه اینست که هر کار ناشایسته‏ئی از هر که دید لب فرو بندد و بگذرد یا در مجلسی که همه اهل آن مجلس خلاف شرافت انسامی رفتار می‏کنند یا عملی را
مخالف مقررات دینی انجام می‏دهند با آنان آمیزش کند و از ترس رسوائی همرنگ جماعت شود زیرا احترام مردم در حقیقت احترام شرافت انسانی و مزیت دینی آنان است نه احترام هیکل و
اندامشان و در صورتیکه شخصی شرافت انسانی و مزیت دینی خود را از بین ببرد و دلیلی برای بزرگداشت وی در میان نیست.
پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) می‏فرمود: بواسطه فرمانبرداری از دیگران نباید معصیت خدا نمود.
همنشینی با نیکان 
 انسان با اینکه بسیاری از مردمان معاشرت دارد بحسب اقتضای زندگی ناگزیر است که با بعضی از مردم بیشتر از دیگران معاشرت کند اینان کسانی هستند که بنام دوست نامیده می‏شوند.
البته باعث این دوستی نزدیکی یکنوع همانندی در اخلاق یا روش یا پیشه و نظائر آنها است که بین دو یا چند نفر وجود دارد و چون ملازمت و همنشینی کم کم عادات و اخلاق یکی از دو
همنشین را بدیگری انتقال می‏دهد از اینرو انسان باید همنشینی نیکان را اختیار کند زیرا در اینصورت اخلاق پسندیده آنان بوی سرایت خواهد کرد و از دوستی و یاری بی شائبه و
خیرخواهانه ایشان سود خواهد برد و به پایداری دوستی ایشان دلگرم خواهد بود و گذشته از همه اینها بارزش و وزن اجتماعی خود پیش مردم خواهد افزود.
امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) می‏فرماید:
خیر الاصحاب من ید لک علی الخیر.
بهترین یاران کسی است که تو را به کار نیک رهبری کند.
و نیز می‏فرماید:
المرء یوزن بخلیله مرد با دوستش سنجیده می‏شود.
تو اول بگو با چه کس زیستی - که تا من بگویم که تو کیستی
همان قیمت آشنایان تو - بود قیمت و ارزش جان تو
همنشینی با بدان 
 نشست و برخاست با بدان و تبهکاران مایه هر گونه تیره‏بختی و بدفرجامی است و برای روشن شدن این مطلب همین بس که اگر از جنایتکاران و زشت کرداران مانند دزدان و راهزنان سبب
انحراف و کجرویشان را بپرسیم بدون تردید خواهند گفت همنشینی با بدان و معاشرت با آنان ما را بدین روز انداخته است. و در میان هر هزار نفر بدکار یکی پیدا نمی‏شود که از پیش خود
راه ناشایست را انتخاب کند. امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) می‏فرماید:
از همنشینی با بدان دوری کن چه آنکه یار بد ترا همانند خود می‏سازد. زیرا تا تو را مانند خود نسازد بتو نمی‏پیوندد.
و نیز می‏فرماید:
ایاک و مصادقه الفاجر فانه یبیعک بالتافه از دوستی بدکردار دوری کن زیرا تو را باندک چیزی می‏فروشد.
با بدان کم نشین که درمانی - خوپذیر است نفس انسانی


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







:: موضوعات مرتبط: مذهبی، ،
:: برچسب‌ها: وظیفه انسان نسبت به خدا,

نوشته شده توسط بهزاد قلیزاده در چهار شنبه 21 اسفند 1392


:: اهمیت و ضرورت هدف گذاری
:: سلسله اشکانیان
:: سلسله هخامنشیان
:: سلسله طاهریان
:: عجایب 5گانه بدن!
:: وصیت نامه شهید محمدابراهیم همت
:: وصیت نامه شهید باکری
:: وصیت نامه شهدا در مورد حجاب
:: اس مس خنده دار
:: داستان حضرت نوح(ع)
:: داستان حضرت ادريس(ع)
:: داستان حضرت آدم(ع)
:: معجزه شق القمر و اسلام آوردن یک مسیحی
:: سرگذشت قوم ثمود
:: داستان های قرآنی : رعایت عدالت
:: ده واقعیت جالب درباره خواب دیدن
:: نکات کلیدی برای موفقیت در زندگی
:: خودت را فریــــاد نـــــــــزن
:: دانلود آموزش نرم افزار هلو
:: آموزش کرو ماکی





با سلام خدمت شما کار بر گرامی به وبلاگ ما خوش آمدید امیدواریم این وبلاگ بتونه نیاز های شما رو بر طرف کنه امیدواریم در این وبلاگ دقایق خوبی رو سپری کنید
gholizadehadel@vatanmail.ir




:: شهريور 1393
:: ارديبهشت 1393
:: فروردين 1393
:: اسفند 1392
:: بهمن 1392

آبر برچسب ها

سلسله , درباره استان گیلان و تاریخچه شهر رشت , برنامه ریزی , ترفندهای ویندوز7 , ویندوز 7 , تقویت اراده , وای‌فای مستقیم , چرا باید مثبت اندیش باشیم , ده فرمان لیمن , وظیفه انسان نسبت به خدا , زندگی , فوتبال , 504لغت زبان , اموزش ادیوس , مقايسه DVCAM با DV SP ,

صفحه نخست | ايميل ما | آرشیو مطالب | لينك آر اس اس | عناوین مطالب وبلاگ |پروفایل مدیر وبلاگ | طراح قالب

Powered By LOXBLOG.COM Copyright © 2009 by behzadtez
Design By : wWw.Theme-Designer.Com